داستان فیلم از سال ۱۹۴۰ و شرکت ایتالیا در جنگ جهانی دوم آغاز میشود؛ همسر مالنا، نینو اسکوردیا به جنگ میرود و مالنا در شهر کوچکی در جزیره سیسیل همراه با امید به پایان جنگ و بازگشت شوهرش تنها میماند. فیلم در ادامه به زندگی فلاکتبار مالنای تنها و زیبا و همچنین ماجرای عشق شیفتهوار پسری تازه بالغ به او میپردازد. مالنای زیبا به زودی برخوردهای جدیدی از اهالی روستا دریافت میکند.
او هر گاه از پیاتزا میگذرد، با نگاههای و صدای سوت مردان و نگاه سنگین و پچ پچهای ن رو به رو میشود. سپس خبر کشته شدن همسرش به او میرسد و پدرش که او را طرد کردهاست نیز در بمباران سیسیل به وسیله متفقین کشته میشود. او دیگر تکیه گاهی ندارد و هیچکس نیست که از ارزشهای اخلاقی او دفاع کند و هدف شکار جنسی او است. پس از هتک حرمتی که دندانپزشک شکست خورده از او میکند، باید در دادگاه از اتهام رفتار نانجیبانه» که او را به آن متهم کردهاند، دفاع کند یا به مدت دو سال به زندان برود.» وضع زندگی مالنا روز به روز بدتر میشود و تاجری محلی شکر و قهوه و مایحتاج او را به ازای رابطه جنسی به او میدهد. مالنا تسلیم شده و روسپی مردان محلی و سپس افسران آلمانی میشود.
میتوان گفت بدن و داستان مالنا به صورت اجزای سمبلیک ملی در آمدهاست: بدنهای مالنا و رناتو بدنهایی ملی میشوند و به داستانی ملی در نوستالژی موهوم برای ایتالیای آرمانی پیش از موسولینی در زمانی پس از آشویتس تبدیل میشود. هنگامی که مالنا در برابر فشار فقر و تقاضاهای جنسی به روسپی گری رو میآورد و قربانی تاجر محلی و افسران ارتش آلمان که خاک آنها را تسخیر کردهاند میشود، به موسولینی میماند که خود را به آلمان هیتلری فروختهاست.
پس از جنگ، ملت باید خود را بازسازی کند و خاطرات جنگ را از خود بزداید. در روستا این کار با طرد کردن بدن فروخته شدهٔ مالنا و وضع زندگی اش در طول جنگ انجام میشود؛ مردم روستا تلاش میکنند تاریخ و نقش خود را در آن پاک کرده و از نو بنویسند. هنگامی که موسولینی از قدرت برکنار میشود و ارتش آمریکا سیسیل را آزاد میکند، در صحنه تلخی، ن روستا مالنا را به پیاتزا میبرند، کتکش میزنند، موهایش را میتراشند و تبعیدش میکنند. همان تاجر محلی درباره جایگاه مالنا حرف میزند و زمزمه میکند که شاید مالنا کمونیستی است که به شوروی رفتهاست. او به راحتی عضویت سابق خود در حزب فاشیست را نفی میکند و مالنا را کمونیست میخواند، گویی کمونیسم دشمن جدیدی است که افکار عمومی روی آن متمرکز میشود تا فاشیسم خود را فراموش کند.
با وجود تلاش همه برای طرد و فراموش کردن مالنا، و نقش خود در زمان جنگ، سرانجام مالنا به کاستل کوتو برمی گردد و وجود او یادآور همیشگی گذشته میشود، معصومیت از دست رفتهٔ دوران جنگ. مالنا به وجدانی تاریخی تبدیل میشود.
فیلم سینمایی ایتالیایی "معجزه در میلان" به کارگردانی "دیسکا"
فیلم سینمایی ایتالیایی که هرگز از دیدنش سیر نمیشید "مالنا"
مالنا ,میشود ,جنگ ,روستا ,کند ,محلی ,خود را ,را به ,مالنا به ,او را ,پس از
درباره این سایت